انوار دانش ها، ابن سینای زمانه، دانشنامه سیّار تهران
به گزارش مجله باهام، خبرنگاران- دکتر اکبر ایرانی؛ مدیر موسسه پژوهشی میراث مکتوب: استاد سید عبدالله انوار، حکیم، نسخه شناس، کتاب شناس، ریاضی دان، موسیقی شناس، تهران شناس و دانشمندی کم نظیر در یک قرن اخیر، دار فانی را وداع گفت و جامعه علمی و فرهنگی کشور را داغدار کرد.
هیهات اَن یَلِد الزمانُ بمثلِه
انّ الزمانَ لمثله لَعقیمُ
بسیار بعید است مادر روزگار فرزندی چون تو بزاید و زمانه در زایش چنین فرزندی سترون خواهد بود.
حضرت سعدی مشابه این بیت را چنین بیان نموده است:
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را / تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
استاد سید عبدالله انوار متولد یکم فروردین1303 است و شگفتا درست روز 18 اسفند، سالروز درگذشت یار دیرین خود زنده یاد ایرج افشار پای از دایره هستی بیرون نهاد. سال 1389 در چنین روزی بود که کنار استاد انوار در منزل استاد افشار نشسته بودم و ضبط تلفن همراهم را روشن کردم و از ایشان دربارۀ مرحوم افشار پرسیدم. او هق هق کنان سخن می گفت و من آرام اشک می ریختم. هنوز صدایش را دارم و چه زیبا و عاشقانه از رفیق گرمابه و گلستان خود سخن می گفت.
مایه نیکبختی نسل ماست که محضر این بزرگان را درک نموده و با آنان انیس و مونس بوده ایم و البته، دریغ و درد که وقتی خبر درگذشت آنان را می شنویم، با خود زمزمه می کنیم من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود. افسوس که هر دم شاهدیم چشمه های دانش و فضیلت یکا یک خشک می شوند و شمع وجود ذی جود آنان خاموش می گردد و جای آنها برای همواره خالی می ماند. اینان محصول نسل های فرهیخته ای هستند تکرارناشدنی که زمانه از زایش آنها ستروَن و عقیم است. علامۀ جامع الاطراف و ذی فنون، استاد سید عبدالله انوار یکی از این مفاخر ارجمند کشور بود، آینۀ تمام قد علّامگی و چنددانشی. به قول منوچهری:
خجسته ذوفنونی رهنمونی / که در هر فن بود چون مردِ یک فن
اوایل سال 73 به ارشاد استاد عبدالله نورانی خدمت استاد انوار رسیدم. چندی بعد لیستی از آثار ارزشمند را برایم ارسال فرمود و این شروع آشنایی و ارتباط من با ایشان بود. هر از گاهی به بهانه ای به منزلشان در کاشانک می رسیدم. حضور فکر، هوش سرشار، حافظۀ خداداد و فکر وقّاد او، مخاطب را مدهوش و مبهوت می کرد. در هر موضوعی حاضر الفکر بود. عربی و فقه و اصول را خوب خوانده بود. فکر منطقی و تسلط و تبحری که در منطق ارسطویی داشت، باعث می شد بیان او در تدریس و سخنرانی با اصطلاحات منطقی همراه باشد. بیان استاد تند بود و شتابناک و گویی مفاهیم و معانی از زبان او پیشی می گیرند و گاه چند کلمه را همزمان برای بیان یک معنا به کار می بست و این فهم مطلب را برای مخاطب معمولی سخت می کرد.
از همان اوان به فلسفه علاقه مند بود. منظومۀ حکیم سبزواری را نزد مرحوم استاد شهید مطهری خواند و در مقابل به ایشان انگلیسی می آموخت. زمانی که استاد افشار به ریاست کتابخانه ملی منصوب شد، به دعوت ایشان به لیست نویسی نسخ خطی مشغول شد و طرحی نو درانداخت. نسخه های خطی را قریب 20 سال در 10 جلد لیست نویسی کرد، فهارسی که بعدها نمونه و الگوی کار برای محققان و لیست نگاران شدند. انواع کاغذ را به خوبی می شناخت. اولین کارگاه نسخه شناسی را به دعوت بنده در محل میراث مکتوب برگزار کرد و مورد استقبال علاقه مندان واقع شد.
استاد انوار شیفته شیخ الرئیس ابوعلی سینا بود و از او به عنوان یکی از نوابغ دنیا اسلام یاد می کرد. همین شیفتگی موجب شد که شفای ابن سینا چاپ قاهره را بارها بخواند و تدریس کند و حواشی خود را لابلای سطور آن با خط زیبا و خوانای خود بنویسد. همۀ آثار ابن سینا را خوانده و بر آنها حاشیه نوشته بود. بی شک دنیا ابن سینا شناسی مدیون تلاش های ارزشمند اوست. استاد کامران فانی در مراسمی که سال 93 در کتابخانۀ ملی برای بزرگداشت استاد انوار گرفته شد، فرمود: کار مستمر و گسترده استاد انوار بر شفای ابن سینا و حاشیه نگاری های متبحّرانه او بر این اثر سترگ، سبب شده که ما او را ابن سینای زمانه بنامیم.
این ارادت خاص، به قطب الدین (از شارحان ابن سینا) هم رسیده بود و به مؤلف دُرَّة التاج ارادت تام داشت. برای همین بخش حساب درة التاج را تصحیح کرد و ما در مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب آن را چاپ کردیم. بخش موسیقی را هم با همان اخلاق فروتنانه ای که داشت به یکی از پژوهشگران موسیقی داد و شگفتا او هم بی آنکه نام استاد را روی جلد بیاورد به نام خودش منتشر کرد! اساس الاقتباس خواجه نصیرالدین طوسی را تصحیح کرد و برای کتاب او و قدرت علمی و منطقی او احترام خاص قائل بود، اما به بعضی آثار دیگر او از جمله اخلاق ناصری و تحریر اقلیدس انتقاد داشت و در همایش بین المللی خواجه نصیرالدین طوسی که به وسیله مؤسسه میراث مکتوب در سال 89 در کتابخانه ملی برگزارشد، سخنرانی کرد و بعضی نقدها خود را هم ارائه داد. فرائد الاصول شیخ انصاری را تصحیح کرد و از شیخ با اعجاب و احترام فراوان یاد می کرد و مبحث الفاظ رسائل شیخ اعظم را ناشی از نبوغ او می دانست. توضیح مبارکشاه بر ادوار در موسیقی صفی الدین ارموی را چاپ کرد و بر موسیقی کبیر فارابی، جامع الالحان عبدالقادر مراغی، توضیح و حاشیه نوشت. اهالی موسیقی به منزل او می رفتند و موسیقی شفای ابن سینا و ادوار ارموی و موسیقی کبیر فارابی را نزد او فرامی گرفتند و همین آشنایی ها سبب شده بود وی با دستگاه ها و مقامات موسیقی بیشتر آشنا گردد و به خوبی قدرت تشخیص مقام ها و ردیف ها را داشته باشد.
استاد انوار برخلاف دوستان دیگرش ازجمله ایرج افشار و منوچهر ستوده و اقتداری و دنیاداری و … اهل گردش و سفر نبود و به قول حافظ: عزلت گزیده را به تمنا چه حاجت است. دنیای بود بنشسته در گوشه ای. به گمانم در یکصد سالۀ اخیر کسی را نتوان نام برد که به مقدار وی علاوه بر متون و کتب فارسی به زبان های عربی و انگلیسی کتب خوانده باشد. تمامی عمر خود را به خواندن و تحشیه بر آثاری که می خواند، گذراند. تهران قدیم را از خلال نسخ خطی و منابع تاریخی بیش از هر کس دیگر می شناخت و بدین سان او را دانشنامۀ سیّار تهران می گفتند.
استاد انوار انسانی فروتن و دست و دل باز بود و بی آنکه بعضی را خوب بشناسد، کتاب های خود را در اختیار آنها قرار می داد. دوسه سال پیش شخصی چند جلد از آثاری که حواشی بسیار داشت، بی آنکه تلفن و نشانی داده باشد گرفته بود و دیگر از وی خبری نشد تا این که به همت رئیس کتابخانه ملی اخیراً این آثار پیدا شد و به استاد عودت داده شد.
بارها از محضر ایشان تقاضا کردیم این توضیح خود بر الشفاء را مرحمت کند تا در میراث مکتوب با حواشی ایشان منتشر کنیم؛ همواره می فرمود آماده است، بردارید و بروید. یک بار هم آقای احمد مسجد جامعی در جشن 90سالگی ایشان که در خانه هنرمندان برگزار گردید، این درخواست را بیان کرد، اما حضرت استاد انوار در اتخاذ تصمیم مردد بود. گویا اخیرا قرار شده است بخشی را انتشارات مولی چاپ کند؛ گرچه سال ها قبل این قول به بنیاد ابن سینا در همدان هم داده شده بود. اتفاقاً حدود دو هفته پیش که استاد در بیمارستان بستری بود، به همراه تنی چند از دوستان برای عیادت حضورشان شرفیاب شدیم. در آنجا مجدداً به استاد تأکید کردم که به یکی از نزدیکان و دوستان مثلا آقای حبیب راثی و شورای علمی که مورد اعتماد ایشان است، وکالت دهد که هر اثری با نظر و مشورت ایشان منتشر گردد تا جلوی سوء استفاده های احتمالی گرفته گردد. با حال نزار بخشی از یک قصیده سیاسی را از دیوان دایی خود یوسف خان محاسب الملک شاعر برجستۀ حکومت امین الدوله از حفظ خواند و این اولین باری بود که می دیدم استاد شعر بلندی را از حفظ می خواند.
استاد انوار می فرمود من هیچگاه عشق را تجربه نکردم و برای همین پیروز به ازدواج نشدم. چندبار از محضرشان تقاضا کردم بخشی از اموال و دارایی های خود را مانند موقوفات دکتر محمود افشار، وقف فرهنگ و انتشار کتاب و اهدای جایزه و … کند؛ کاری که اخیراً استاد پرویز اذکایی کرد و من مقاله ای در ستایش کار او در روزنامه اطلاعات نوشتم. اما ایشان این کار را نکرد و چون احساس کردم طرح مجدد این موضوع موجب تکدرخاطر عاطر ایشان می گردد، منصرف شدم و امید داشتم در این زمینه وصیتی داشته باشد تا نام ایشان با فراوری و انتشار آثار فلسفی که سال ها برآنها حاشیه نوشته و توضیح نموده ، زنده بماند و در اختیار اهل فضل و دانش قرار گیرد و مصداق این شعر سعدی گردد که:
دولت جاوید یافت هر که نکونام زیست / کز عقبش ذکر خیر زنده کند نام را
بی شک نام و یاد استاد عبدالله انوار به عنوان یکی از محققان و شارحان ابن سینا و کسی که عمری را در مباحث نسخه شناسی و لیست نویسی نسخ خطی گذرانده ، در تاریخ فرهنگ ایران جاوید خواهد بود.
روحش شاد و یادش گرامی
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران