تور دهلی: چرا بالیوود هند باید تاثیر بیشتری بر سینمای غرب بگذارد؟
به گزارش مجله باهام، سریال درام هیجان انگیز هوانگ دونگ هیوک یعنی بازی مرکب در سه ماهه آخر سال 2021 به پربیننده ترین سریال نتفلیکس تبدیل شد که اتفاق مهمی برای کره جنوبی بود.
برای دیدن تاج محل و مجسمه های بودا، تور دهلی ما را تجربه کنید. از دهلی، آگرا و جیپور دیدن کنید و در شهر زیبای بمبئی قدم بزنید، در محیط زیبای فیلم های هندی از لحظات لذت ببرید.
این رویداد گواهی بر این موضوع بود که مخاطبان در غرب، ظرفیت و مهم تر از آن، تمایل زیادی به تماشای آثار خارج از کشور دارند. در واقع، به نظر می رسد که آثار درام کره جنوبی اکنون همان رونقی را تجربه می نمایند که انیمه های ژاپنی در اواخر دهه 90 میلادی شاهد آن بودند، زمانی که سریال هایی مانند دراگون بال و پوکمون، نسلی از بچه ها را پای تلویزیون میخ کوب می کردند.
در واقع، داستان های آسیایی دهه هاست که فکر انگلیسی زبانان را تسخیر نموده اند و کارگردان هایی مانند آکیرا کوروساوا و وونگ کار وای در بین سینماگران محبوبیت زیادی دارند. در سال های اخیر همکاری های بیشتری بین غرب و استعدادهای آسیایی وجود داشته و حتی فیلم سازانی مانند پارک چان ووک فیلم هایی به زبان انگلیسی ساخته اند. بنابراین به نظر می رسد کسانی که در منطقه های مانند ایالات متحده زندگی می نمایند، مایلند بر موانع فرهنگی که اغلب هنگام تماشای فیلم و سریال های تلویزیونی آسیا با آن روبرو می شوند، غلبه نمایند و هر طور شده به پای این آثار بنشینند. با این حال، اگر واقعا چنین است، پس چرا سینمای هند، به ویژه بالیوود، هم چنان به وسیله تماشاگران دنیای نادیده گرفته می گردد؟
کارگردانان، نویسندگان و تهیه نمایندگان بزرگ بی شماری در این سینما وجود دارند که آن را به یکی از شکوفاترین صنایع سینمایی در دنیا تبدیل نموده اند. بالیوود با آثاری از مادر هند (1957) گرفته تا لاگان (2001)، شعله (1975)، معجزه احساس (1998) و آقای هند، از اوایل دهه 30 میلادی میلیون ها هوادار خود را سرگرم نموده است. پس چرا مانند ژاپن، هنگ کنگ یا کره جنوبی به رسمیت شناخته نمی گردد و بینندگان احترام چندانی برای آن قائل نیستند؟ به عبارت ساده تر، چه چیزی آن را غیرقابل دسترس و به نوعی ناپسند جلوه می دهد؟ مسلما نباید این طور باشد. اگر نگاه دقیق تری به کلیات بیاندازیم، شاید علت این مسئله را بفهمیم.
وقتی به سینمای بالیوود فکر می کنیم، اول از همه چه چیزی به فکرمان می رسد؟ حتی افراد ناآشنا نیز احتمالا با فرهنگ هند و تمایل آن ها به آهنگ و پایکوبی، به نوعی آشنا هستند. به طور قطع، موسیقی آن قدر در هویت این صنعت جا افتاده که یک فیلم هندی بدون آن اغلب یک ناهنجاری تلقی می گردد. به لطف خوانندگان برجسته قرن گذشته، مانند کیشور کومار و لاتا منگشکار که اخیرا درگذشته، موسیقی اغلب علتی بوده تا یک فیلم، پیش از اکرانش توجه زیادی را به خود جلب کند. اما احتمالا این که این آهنگ ها به زبان هندی خوانده می شوند، برای انگلیسی زبانان عجیب به نظر می رسد. مردم دوست دارند با آهنگ های مورد علاقه خود هم خوانی نمایند و بدیهی است که این کار، وقتی آهنگی به زبان بیگانه می شنوید، بسیار سخت است، چرا که نمی دانید در حال شنیدن چه چیزی هستید.
اما پس چگونه است که کی پاپ در چند سال اخیر تا این حد رونق گرفته؟ گروه هایی مانند بی تی اس و بلک پینک در واقع به زبان انگلیسی می خوانند اما حتی زمانی هم که به زبان مادری خود اجرا می نمایند، هم چنان برای مستمعین کشورهایی مانند انگلستان و استرالیا مجذوب کنندهیت دارند. بنابراین این استدلال که مخاطبان خارج از هند قدر آهنگ های بالیوود را نمی دانند، حداقل در این مرحله، نسبتا نامعتبر به نظر می رسد.
هم چنین شاید تماشاگران سینما در غرب با تماشای سکانس های آواز و پایکوبی، به طور کلی اذیت می شوند یا بهتر بگوییم، لذت نمی برند اما پس چگونه فیلم های موزیکال هالیوود مانند گریس، ماما میا یا بزرگ ترین شومن به پیروزیت رسیده اند؟ اگر این نوع فیلم ها می توانند مخاطب خود را پیدا نمایند، پس چه چیزی مانع از دستیابی فیلم های بالیوودی به همان بازار هدف می گردد؟
قطعا این موسیقی در حال پخش این فیلم ها نیست که مردم را از آن ها دور می نماید، بلکه داستان های آن هاست. شاید فیلم های بالیوود آن قدر دور از فکر هستند که حتی تماشاگران هالیوود هم به آن عادت ندارند. اعتقادات و باورهای مختلف در بین مردم هند موج می زند و فیلم سازان، داستان های گسترده ای از عشق، وظایف خانوادگی و جنگ تعریف می نمایند.
برای مثال، فیلم محبت ها در سال 2000 را در نظر بگیرید. داستان درباره یک معلم موسیقی است که در پی استخدام در یک کالج معتبر است تا معنای عشق را به دانش آموزان بیاموزد و در عین حال کوشش می نماید تا فضای سرسختانه ایجادشده به وسیله مدیر را به طرز مضحکی از بین ببرد. آیا چنین فیلمی در هالیوود هوادار دارد؟ شاید در ابتدا این طور فکر نکنید اما برای لحظه ای نمایشنامه های های ویلیام شکسپیر را تصور نمایید. این داستان ها درباره روابط عاشقانه، برخوردهای محترمانه با درگذشتگان، و نبردهای مختلف هستند و بن مایه ای مشابه با فیلم های بالیوود دارند اما نویسندگان هالیوود به دفعات آثاری را بر اساس آن ها ساخته اند که پیروز بوده اند.
به فیلم هایی مانند بر باد رفته یا تایتانیک فکر کنید. آیا آن ها بیننده را مجبور نمی نمایند که عقل سلیم را به روشی مشابه بالیوود کنار بگذارد؟ بنابراین اگر عدم استقبال از بالیوود ریشه در داستان های آن ندارد، پس چه چیز دیگری دخیل است؟ یکی دیگر از نقدها رایج این است که زمان این فیلم ها بیش از حد به نظر می آید و حداکثر زمان استاندارد 180 دقیقه است. اما تفاوت این فیلم ها با فیلم های معاصر هالیوود چیست. انتقام جویان: بازی پایانی یک فیلم سه ساعته است و با این حال، هواداران در تمام مدت پخش در سالنی تاریک نشسته و محو تماشای آن هستند و رضایت دارند.
حالا که صحبت از مارول شد، باید بگوییم که مجموعه انتقام جویان یکی از گران ترین فیلم هایی هستند که تا کنون ساخته شده اند و در سطح بصری، مسلما شاهکار محسوب می شوند. این فیلم ها بی عیب و نقص به حساب می آیند و نورپردازی و لوکیشن های آن ها نیز بی نظیر هستند. به طور خلاصه، ارزش فراوری آن ها در بالاترین حد ممکن است. با این حال، این چیزی نیست که سینمای هالیوود را از بالیوود متمایز کند. به نظر می رسد که تهیه نمایندگان سینما در هند از خرج کردن پول خود در فراوریات سینمایی ترسی ندارند. به منظره ها خیره نماینده فیلم داماد عاشق عروس را می برد، سکانس های نفس گیر نبرد در آشوکا یا سازه های باورنکردنی شهر خیالی عشق من فکر کنید.
سینمای هند در سطح زیبایی شناختی صرف، در میان بهترین ها واقع شده است. ما درباره چشم نوازی حرف می زنیم و شاید یکی از دلایل محبوبیت سری مارول، زیبایی بازیگران آن باشد. از کریس ایوانز گرفته تا اسکارلت جوهانسون و سیمو لیو و زوئی سالدانا، همگی بسیار زیبا هستند. اما حقیقتا بالیوود نیز در این زمینه، چیزی کم ندارد. بازیگرانی مانند شهید کاپور و هریتیک روشن و هم چنین ستاره های زن مانند سونام کاپور و دیپیکا پادوکن، همواره در کانون توجه مخاطبان قرار می گیرند و همگی مجذوب کنندهیت های خاص خود را دارند . با وجود این، ستارگان هندی برای اکثریت مخاطبان در غرب، تا حد زیادی ناشناس هستند.
پس مشکل کجاست؟ چرا فیلم های ساخته شده در بالیوود در سطح دنیای مورد توجه قرار نمی گیرند؟ مگر این فیلم ها از همان فرمول های مورد استفاده در هالیوود پیروی نمی نمایند؟ بنابراین بر اساس منطق، باید به همان پیروزیتی دست یابند که فیلم سازان منطقه ها دیگر آسیا تجربه می نمایند.
جالب این جاست که علاقه بیش از حد مخاطبان به فرهنگ کره ای در چند سال اخیر افزایش یافته و هم چنین دهه ها طول کشید تا انیمه ها در خارج از ژاپن به رسمیت شناخته شوند. آیا باید قبل از این که سینمای اصلی هند به محبوبیتی که به درستی سزاوار آن است، برسد کمی صبر داشته باشیم؟ گذشت زمان پاسخ این سوال را می دهد.
شاید تا آن زمان، مخاطبان گارد خود را نسبت به بالیوود پایین آورند. شاید آن ها باز هم آن چه را که می بینند دوست نداشته باشند اما حداقل اطلاعاتشان نسبت به سینمای هند بیشتر می گردد و اتفاقا اگر از آهنگ های مجذوب کننده، داستان های حماسی و جلوه های بصری سرسبز لذت می برند، قطعا از تماشای فیلم های غنی هندی لذت خواهند برد.
منبع: collider
منبع: دیجیکالا مگ